درماههای اخیر تعداد قابل ملـاحظهٔ از اعضای ارشد دولت وحدت ملی استعفا کرده و یا ناگزیر به استعفا شدهاند؛ تشدید این روند در هفته و روزهای اخیر موج از تبصرهها و نگرانها را به دنبال داشته و حتی بیمـ آن را ایجاد کرده است که این ریزشها گسترش پیدا کند و دراندک زمانی، چوکیهای کلیدی کابینه از وجود مقامات خالی شود. هرچند شکل گیری فرهنگ استعفا و کنار رفتن درافغانستان خود پدیده خوشایند و ضروری است، اما زمانی این روند مشکل ساز میشود که استعفاها در استبداد پیشگی مقامات رهبری حکومت و همچنین ندادن صلـاحیت دربرابر مسولیتهای اعضای کابینه ریشه داشته باشد.
تداومـ گسترش استعفای اعضای کابینه، از طرفی میتواند تأثیرات منفی و مخرب بروضعیت ثبات و امنیت روانی جامعه داشته باشد؛ از آنجایکه به نگرانیها در مورد تداومـ ثبات سیاسی حکومت کنونی همواره اشاره و به آن دامن زده میشود، استعفایی اعضای کابینه درچنین شرایطی افکار عمومی را مخدوشتـر ساخته و منجر تضعیف بیشترجایگاه حکومت درباورها و روابط با ملت میگردد.
البته این وضعیت گاهی همـ میتواند نتایج و اثرات برعکس داشته باشد؛ یعنی روند استعفاها و تبدیل شدن آن به یک فرهنگ سبب تقویت باورهای عمومی و افزایش حمایت ملت از دولت شود و این امر زمانی اتفاق میافتد که کنار رفتنها در فشار حلقات قومی، سمتی و انحصار گرا در ارگ و نیز استبدادگرایی رهبران حکومت وحدت ملی ریشه نداشته بلکه، علت آن، ناتوانی اعضای کابینه در انجامـ وظایف و مسولیتهای محوله باشد.
ریشههای احتمالی استعفای مقامات دولتی
رئیس جمهوری در سخنانی به مناسبت روز دهقان در سال جاری، باری به این نکته اشاره کرد که وزرای کابینه از دست او به بینی رسیده است. خود در توضیح این نکته گفت که همواره وزرا را به حضورش میطلبد و از آنها در مورد تحقق وعدهها، برنامههای کاری و دستاوردهایشان توضیح میخواهد. برخی از وزرا نیز به نگارنده گفته است که رئیس جمهور اعضای کابینه را مکلف به سفرهای ولـایتی و بررسی ساحات کاری از نزدیک ساخته است واین امر به دلیل نا امنیها، برخی از وزرا را به فکر استعفا انداخته است؛ اما با اینهمـ، از برخورد تند رئیس جمهور با آنان، واگذاری مسولیتهای زیاد در برابر صلـاحیتها و اختیارات محدود، تحمل فشار از سوی وابستگان سیاسی به هردو رهبر حکومت، پاسخگویی به دو رهبر، تبعیت از دو رهبر، تسلیمـ شدن به خواستههای دو رهبر و... شکایت فراوان وجود دارد.
علـاوه بر عوامل فوق، آشفتهتـر شدن اوضاع بخصوص ناتوانی حکومت در برابر خواستهها، نیازها و انتظارات شهروندان و کاهش امتیازات و تجملـات اعضای کابینه و نیز کاهش کمکهای خارجی که زمینه برای فسادهای کلـان مالی را فراهمـ میساخت، از دیگر عوامل هستند که منجر کاهش دلبستگی مقامات دولتی به پستهای شده است.
دراین میان اما به نظر میرسد که ابهامـ در مورد سرنوشت سیاسی حکومت وحدت ملی، محدود بودن صلـاحیت مقامات و ناتوانی حکومت در تطبیق اصلـاحات و مبارزه با حلقات فاسد و فعال در نهادهای دولتی ازعناصر مهمـ دخیل در کنار رفتن مقامات دولت باشند.
پیامدهای استعفای مقامات دولتی
استعفای اعضای کابینه و مقامات دولتی در شرایط کنونی میتواند تبعات و اثرات دوسویه داشته باشد؛ درصورتیکه این استعفاها به استبدادگرایی، اعمال فشار، احساس سرخوردگی و ناامیدی و تحدید صلـاحیتها ریشه داشته باشد، بدون شک، از طرفی میتوان منتظر کنار رفتن مقامات بیشتر در طی هفتهها و ماههای آینده بود و از جهت دیگر، این روند، منجر به تشدید وخامت اوضاع در کشور خواهد شد.
اما اگر ریشه آن به ناتوانی اعضای کابینه و مقامات حکومت در تحقق وعدهها و مسولیتها یشان برگردد، میتوان امیدوار بود که به تدریج، فرهنگ سیاسی افغانستان به سمت مسولیت پذیری، تعهد مداری و پاسخگویی درحرکت است و دیگر آن دوران آنارشیسمـ سیاسی حکومتهای قبلی حاکمـ نیست. استعفای که در واقع به دلیل ناتوانی در انجامـ مسولیتهای محوله منجر به کنار زده شدن و یا کنار رفتن گردد، خود نوید بخش است ولی کنار رفتنهای که در کنار زدن به دلیل انحصار گرایی، استبداد محوری و... ریشه داشته باشد، سبب انشقاق بیشتر جامعه، تضعیف رابطه دولت -ملت و درنهایت حاکمیت بیشتر از همـ پاشیدگیها و بینظمیها خواهد شد.
ضیا دانش/پیامـ آفتاب
|
Tweet |