یکی از وجوه مشترک بحرانهای جاری در سوریه، عراق و یمن، مقابله با نقش و نفوذ محور مقاومت در منطقه است؛ به این منظور رژیمـ صهیونیستی و کشورهای غربی همراه متحدان منطقهای خود در غرب آسیا و شمال آفریقا تلـاش میکنند با استفاده از ظرفیت گروههای تروریستی، سرمایههای راهبردی محور مقاومت در منطقه را نابود کنند و در این راستا آنها برای دستیابی به این هدف، اقدامـ به ایجاد بحرانهای امنیتی در حوزههای نفوذ محور مقاومت در منطقه کردهاند.
بر اثر مقاومت اسلـامی لبنان و فلسطین، رژیمـ صهیونیستی در سال 2000، مجبور به تخلیه جنوب لبنان و در سال ۲۰۰۵ تخلیه یکجانبه غزه شد. تخلیه نظامی سرزمینهای عربی و فلسطینی، بدون گرفتن امتیاز و یا تضمین، برای مقاومت اسلـامی یک پیروزی بزرگ بر صهیونیستها بود که موردتوجه افکار عمومی در جهان عرب و اسلـامـ قرار گرفت.
این در حالی بود که نا امیدى مردمـ منطقه از ارتشهای کشورهای عربی براى بازگرداندن حقوق خود و جریان سازش، جریان مقاومت اسلـامی ضد اسرائیلی را که از ابتدا سازش با این رژیمـ را به رسمیت نشناخته بود را مورد استقبال قرار دادند.
همین همراهی مردمـ، باعث تقویت جریانات مقاومت اسلـامی شد و این گروهها بر حجمـ عملیات خود افزودند تا اینکه رژیمـ صهیونیستی برای از بین بردن این گروهها دست به عملیات و کشتارها گسترده زد (در جریان حمله به لبنان در 2006 و نوار غزه در 2009 و 2014) و باعث جریحهدار شدن نهتنها افکار عمومی جهان عرب و اسلـامـ شد، بلکه افكار عمومی جهان را نیز تحت تأثیر قرار داد.
در بررسی بحرانهای منطقه پس از شکلگیری محور مقاومت در اوایل دهه هشتاد، از اشغال جنوب لبنان گرفته تا جنگ 33 روزه لبنان و در ادامه بحرانهای سوریه، عراق و یمن، میتوان گفت تلـاش برای مهار نفوذ و قدرت محور مقاومت ضد اسرائیلی و ضد استکباری یکی از دلـایل اصلی بحرانآفرینی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا بوده است.
در سالهای پس از جنگ سرد، گفتمان مقاومت که بر هویتیابی نیروهای اجتماعی در مناطق پیرامونی مبتنی است، بهتدریج گسترش یافت و قدرتمند شد. گفتمان مقاومت با تکیهبر مبانی اسلـامی و نفی سلطهگری و سلطهپذیری، انرژی فراوانی برای مقابله با مبانی ایدئولوژیهای غیر الهی و هویتبخشی به جوامع اسلـامی تولید کرد و منشأ تحولـات عظیمی در سطح منطقه شد.
نگرانی از فرهنگ و گفتمان مقاومت موجب شد نظامـ سلطه از همان آغاز، مهار قدرت و نفوذ این گفتمان را بهعنوان یک استراتژی بدون جایگزین بهصورت جدی دنبال کند و کشورهای غربی به همراه حامیان منطقهای خود از طریق کودتا، جنگ نظامی، تحریمـ اقتصادی، تهاجمـ فرهنگی، حمایت از تروریستها محور مقاومت را هدف قرار دادند تا از صدور، تکثیر و گسترش آن جلوگیری کنند.
به موازات چنین فرایندی، نظامـ سلطه با تولید پاد گفتمانهای مقاومت و از طریق نیروها و گروههای سلفی و تکفیری مانند داعش، تلـاش کرد امواج مقاومت و هویتیابی منطبق بر گفتمان مقاومت را در منطقه کنترل و محدود کند؛ بنابراین بحرانهای عراق، سوریه و یمن را باید نتیجه اقدامات محور صهیونیستی و غربی در به شکست کشاندن اقدامات محور مقاومت دانست.
|
Tweet |