دولت عربستان سعودی، قرارداد ساخت یک مرکز بزرگ آموزشهای اسلـامی در افغانستان را با یک شرکت عربستانی امضاء کرده است.
این مرکز اسلـامی نه به نامـ یکی از پیشوایان دین مبین اسلـامـ، بلکه به نامـ (ملک عبداله) پادشاه عربستان سعودی نامگذاری شده است.
قرار است که مرکز اسلـامی ملک عبداله در تپه مرنجان شهر کابل و در مساحتی بالغ بر 119 هزار متر مربع و امکانات متعددی از جمله خوابگاه، ورزشگاه، بیمارستان، مسجد و سالن کنفرانس احداث شود.
توافق برای ساخت این مرکز دو سال پیش بین افغانستان و عربستان بسته شد و روز گذشته با حضور سفیر عربستان در کابل و وزیر حج و اوقاف، قرارداد ساخت این مرکز بسته شد. قرار است که مدیریت این مرکز مشترکاّ زیر نظر افغانستان و عربستان باشد.
پیش بینی میشود که برای ساخت این مرکز 50 تا 100 میلیون دالر هزینه نیاز باشد، اما دولت عربستان گفته است که در صورت نیاز، پیمانکار این پروژه میتواند هر چقدر که نیاز است روی آن صرف کند و عربستان برای این منظور یک چک سفید امضا در نظر گرفته است.
در نظر داریمـ که در این کوتاه نوشت، به بررسی دلـایل، اهداف و تبعات ایجاد این مرکز دینی در کابل بپردازیمـ.
سفیر عربستان در کابل: هدف ارائه آموزش اسلـامـ معتدل است
این در حالی است که سفیر عربستان در کابل اعلـامـ کرده است که هدف از ایجاد این مرکز، آموزش اسلـامـ معتدل در نظر گرفته شده است.
عبدالرحمن الغاصب، سفیر عربستان سعودی در کابل، هنگامـ امضای قرارداد ساخت این مرکز گفت که تلـاش برای برنامهریزی و ارائه آموزشهایی برای معرفی اسلـامـ معتدل به افرادی که با مسایل دینی سر و کار دارند، از مهمـترین اهداف ایجاد این مرکز است.
نکته اینجا است که منظور جناب سفیر از اسلـامـ معتدل چیست؟ آیا مضامین درسی این مرکز چیزی غیر از وهابیت است؟
اگر جواب این سؤال مثبت است، یعنی عربستان در نظر دارد که به عنوان مثال سیستمـ آموزشی این مرکز را منطبق بر مذاهب اهل تسنن طراحی کند، میتوان انتظار داشت که هدف ذکر شده درست بوده و اشکالی بر آن نگرفت.
اما اگر جواب این سؤال منفی است، یعنی اگر آموزش در این مرکز، مبتنی بر آموزههای وهابیت است، به طور قطع نمیتوان انتظار داشت که این مرکز، اسلـامی معتدل را به متعلمین خود ارائه دهد. افراطی بودن آموزههای وهابی در میان خیل کارشناسان مسلمان، اعمـ از شیعه و سنی انکار ناپذیر بوده و از الـازهر تا حوزات علمیه شیعه، متفقا بر این عقیده استوار هستند. به عنوان نمونه، (شیخ احمد الطیب) مفتی اعظمـ الـازهر، در موارد متعدد و از طرق مختلفی بر این دیدگاه تصریح کرده است.
و قطع به یقین، از آنجایی که عربستان تصمیمـ گرفته است که اداره این مرکز دینی به اشترک، زیر نظر دولت کابل و دولت عربستان باشد، به دنبال محقق نمودن حالت دومـ این مسئله است و احتمالـاً این زنگ خطری برای دولت کابل است که اینگونه بیمهابا تن با احداث چنین مرکزی در قلب افغانستان داده است.
سفیر عربستان در کابل: با تروریسمـ و هراسافکنی به شدت مبارزه میکنیم
احتمالـاً یکی از دلـایلی که دولت افغانستان با ایجاد یک مرکز دینی بزرگ با حمایت دولت عربستان موافقت نموده است، این مسئله میباشد که توجه متعلمین افغان و کسانی را که به آموزش علومـ دینی علـاقمند هستند را از مدارس پاکستان منطعف به این گونه مراکز کند.
حمایت عربستان از مدارس دینی در مرزهای پاکستان و افغانستان حقیقتی بیشائبه است و بر هیچ کسی پوشیده نیست که اداره و ادامه کار این مدارس بدون حمایت عربستان امری ناممکن.
این در حالی است که سفیر عربستان در این خصوص مدعی شده که (عربستان سعودی همواره به شدت با هراسافکنی و تروریسمـ، مبارزه کرده است و در این مرکز نیز افرادی آموزش خواهند دید که مخالف هراسافکنی و تندروی باشند).
مسئله حمایت عربستان از افراطیگری تنها در منطقه جنوب آسیا شیوع ندارد، بلکه منطقه غرب آسیا نیز در طول سالهای گذشته همواره از تقویت جریانهای تندرو توسط عربستان شاکی بودهاند. بروز جریانهای تکفیری در منطقه یکی از جدیدترین تبعات این حمایتها میباشد. مقامات عراق و سوریه همواره از عربستان سعودی خواستهاند تا از مداخله در امور این کشورها از طریق حمایت از جریانهای تندرو دست بردارند.
همچنین بر هیچ کس پوشیده نیست که القاعده و طالبان کاسه شریک عربستان بوده و اولین کشوری که پس از سیطره طالبان بر افغانستان، این گروه اسلـامگرای افراطی را به رسمیت شناخت، عربستان بود. حضور جنگجوهای عرب در میان شبهنظامیان القاعده و طالبان، مسئلهای بود که هر از چندگاه، شواهدی از آن به دست میآمد. دستاندازی دولت افغانستان به دامان عربستان به منظور مداخله در روند صلح افغانستان نیز شاهد دیگری بر این مسئله است، عربستان نیز در طول سفر رئیسجمهور غنی به این کشور و نیز در مراسمـ انعقاد قرارداد این مرکز دینی، مدعی شده که از نفوذ و روابط خود به منظور تحقق صلح در این کشور استفاده خواهد کرد.
بنابراین ادعای سفیر عربستان و مقامات این کشور در ماههای اخیر مبنی بر مقابله با تروریسمـ و جریانهای رادیکال امری غیر قابل قبول به نظر میرسد، لذا دولت کابل نیز باید گوش به زنگ تبدیل شدن افغانستان آینده به پاکستان گذشته باشد و در زمینه گسترش فرهنگ اسلـامگرایی افراطی از طریق گسترش چنین مدارس دینی در افغانستان، از خود هوشیاری بیشتری به خرج دهد.
گسترش آموزش امامان مساجد
این در حالی است که یکی از برنامههای تصور شده برای این مرکز دینی، گسترش آموزش ائمه جماعات و امامان مساجد است. خطرات ذکر شده در بالـا، آن هنگامی در میان جامعه شایعتر میشود که مبلغان و سردمداران دینی جامعه، از جهتگیریهای افراطی و رادیکال متأثر شوند. این قشر از جامعه که در میان مردمـ از جایگاه اجتماعی خاصی برخوردار هستند، با الهامـ از آموزههای افراطی، به زودی این سلول سرطانی را در میان کل جامعه پخش خواهند نمود.
موارد ذکر شده، از جمله دغدغههایی است که دولت افغانستان باید در خصوص ایجاد این مرکز دینی، به آنها توجه کند.
|
Tweet |