اوکراین گرانبهاترین و مهمـترین بخش غیرروسی شوروی سابق است که از دست دادن آن به معنای عدمـ دسترسی به اروپا و مترادف با بر باد رفتن رویای تبدیل شدن مجدد روسیه به یک ابرقدرت جهانی است.
می گویند آنچه در اوکراین شاهدش هستیمـ نزاع میان غرب و رویاپردازان بازتولید امپراتوری اوراسیاست. دو قدرت عظیمـ اقتصادی. اما در این میان تکلیف نژاد و قومیت چه میشود؟ میگویند جرقهای است بر آتش این نزاع که نادیده انگاشتنی نیست.
موقعیت خاص ژئوپولتیک و ژئواستراتژیک اوکراین این قابلیت را داشت که مجموعهای از تضادهای اقتصادی، سیاسی و نظامی میان این قدرتهـا را به ناگاه روی میز قرار دهد و آنها را به رقابتی پیچیده با یکدیگر بکشاند. این موقعیت منحصربه فرد اوکراین از یک طرف به جایگاه ویژه این کشور در میان جمهوریهـای شوروی سابق بازمی گردد و از طرف دیگر به موقعیت استراتژیک آن در جغرافیای سیاسی جهان. نباید نادیده گرفت که اوکراین پس از روسیه، پیشرفته ترین و ثروتمندترین کشور شوروی سابق است که همـ دارای منابع غنی و با اهمیت انرژی است، همـ زیربنای اقتصادی و صنعتی قابل توجه و همـ پتانسیل کشاورزی پیشرفتهای دارد.
در این میان اهمیت دو چندان اوکراین آنجاست که ۸۰ درصد صادرات روسیه به اروپا از طریق خاک این کشور صورت میگیرد. اما اقتصاد اوکراین در سطح وسیعی وابسته به روسیه است و به شدت در شبکه ساختار اقتصادی روسیه تنیده شده است، چنان که اوکراین بدون واردات گاز و سایر ملزومات صنعتی خود از روسیه دچار مشکلـات بزرگی خواهد شد.
روسیه شوروی که با وجود منابع سرشار ثروت و جمعیت فراوان تا قبل از انقلـاب سال ۱۹۱۷ از لحاظ اقتصادی جزو ممالک عقب افتاده بود به سمت مدیریت اقتصادی برنامه ریزی شده یا همان گوسپلـان روی آورد و از سال ۱۹۲۸ اجرای نقشههـای پنج ساله اقتصادی عملی شد و با تصرف تمامـ منابع ثروت و تولید از طرف دولت با استخدامـ مهندسان خارجی و اجرای اصول علمی در کارهای کشاورزی و صنعتی، سطح تولید به طرز شگفت آوری بالـا رفت. اما این تمامـ ماجرا نبود. برنامه ریزی اقتصادی بر مبنای مدیریت گوسپلـانی، تجارت خارجی را کاملـاً دقیق لحاظ کرده بود. اتحاد درهمـ تنیده اقتصادی میان روسیه و جمهوریهـای اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شده بود. تاجیکستان و آذربایجان مسوولیت صادرات پنبه و انگور را داشتند. برای هر کشور یک کلیت اقتصادی تعیین شده بود تا اتحاد پیشین به طور ناخودآگاه محفوظ بماند. اوکراین و بخش شرقی آن همـ نقشی کلیدی در این ماجرا داشت. اقتصاد اشتراکی شوروی روی واردات گندمـ شرق اوکراین حساب ویژهای باز کرده بود. همان جایی که پیش از آن بخشی از امپراتوری روسهـا بود و مهمـ ترین محصولـات غذایی وارده همـ گندمـ، برنج، کچالو، چغندرقند، پنبه، چای، کتان و شاهدانه بود. صنایع نظامی اوکراین که یکی از مهمـ ترین منابع تامین درآمدهای این کشور و سهمـ الـارث دوران شوروی سابق است در بسیاری از موارد نیازمند قطعات تعیین کننده و حساسی است که در روسیه تولید میشود و اوکراین امکان ساخت و تولید آن را ندارد.
سران کرملین خوب میدانند که اوکراین گرانبهاترین و مهمـ ترین بخش غیر روسی شوروی سابق است که از دست دادن آن به معنای عدمـ دسترسی به اروپا و مترادف با بر باد رفتن رویای تبدیل شدن مجدد روسیه به یک ابرقدرت جهانی است و آنچه روسیه در منطقه به دنبال آن بوده، منافع ژئوپولتیک مشروعش است. اوکراینی که کارخانههـا و صنایع سنگین متعددی مانند فولـاد [دهمین تولیدکننده فولـاد دنیا]، صنایع نظامی و تسلیحاتی [چهارمین صادرکننده سلـاح در دنیا]، تولیدات شیمیایی، ماشین آلـات، کشتی سازی و... را از شوروی سابق به ارث برده است. همچنین از نظر کشاورزی موقعیت بسیار مناسبی دارد و بنا بر گزارش سازمان جهانی غذا در سراسر قاره اروپا به دلیل موقعیت آب و هوایی و نوع خاکش دارای بیشترین بهره وری ضمن کمترین مقدار سرمایه گذاری است و نزدیک به ۷۱ درصد خاک این کشور قابلیت کشاورزی دارد.
زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی دولت کارتر و از سرشناس ترین تحلیلگران سیاست خارجی امریکا بر این باور است که (روسیه بدون اوکراین دیگر یک امپراتوری جهانی به حساب نمی آید و صرفاً یک امپراتوری آسیایی است).
کی یف در معبر جغرافیایی مهمی میان اروپای شرقی با خاورمیانه و روسیه قرار دارد که همـ مسیر عبور خطوط انتقال گاز به اروپای غربی است و همـ راه ارتباطی روسیه با دریای سیاه. ناوگان دریای سیاهِ نیروی دریایی روسیه در بندر سواستوپولِ (Sevastopol) شبه جزیره کریمه قرار دارد که از نظر تامین دسترسی نظامی روسیه بر اروپا دارای اهمیت حیاتی است. اما حالـا نیز بازپس گیری حوزههـای نفوذ سیاسی و اقتصادی سابقاً تحت سلطه شوروی در اوراسیا و اروپای شرقی یکی از مهمـ ترین محورهای برنامههـای کلـان پوتین بوده است که روسیه را به رقابت با اتحادیه اروپا و امریکا و چین در مناطق مختلفی از آسیای مرکزی و قفقاز و شرق اروپا کشانده است. در این میان انرژی و صنایع نفت و گاز اهمیت فوق العادهای برای روسیه داشته و در واقع نقطه قوت روسیه در صحنه جهانی به حساب میآید. روسیه تلـاش دارد تا این امتیاز ویژه را حفظ کند و به این منظور طی دو دهه اخیر اقدامات وسیع و پرهزینهای را انجامـ داده است تا زیرساختهـای انرژی سایر جمهوریهـای شوروی سابق را به انحصار شرکتهـای نفت و گاز خود درآورد و اوکراین نیز شامل این طرح میشود.
روسیه به دلیل تجدید ساختار نفوذ اقتصادی خود بر جمهوریهـای سابق شوروی از سال ۲۰۰۷ ( اتحادیه گمرکی اوراسیا) را با حضور قزاقستان و بلـاروس تاسیس کرد که هدف آن جذب سایر جمهوریهـا و افزایش توان اقتصادی اعضا و همچنین بالـا بردن نفوذ ژئوپولتیک روسیه در این منطقه است. اما اتحادیه اروپا و امریکا برای مقابله با قدرت یابی این اتحادیه و جلوگیری از پیشروی اهداف آن تلـاش میکنند تا مانع از پیوستن جمهوریهـای کلیدی شوروی سابق مانند اوکراین به آن شوند و به همین منظور از طریق صندوق بین المللی پول برنامه اقتصادیای با عنوان ( مشارکت شرقی) را به این کشورها و از جمله اوکراین پیشنهاد کردند. برنامهای که عدمـ پذیرش آن از سوی ویکتور یانوکوویچ به بحران اخیر منجر شد. اقتصاد اوکراین وابستگی ساختاری به این صادرات دارد و این محدودیتهـا روند این صادرات را به شدت تهدید میکرد. اوکراین تا پیش از این کوشیده بود میان تضاد اتحادیه اروپا و روسیه حرکت بیطرفانهای را به پیش ببرد و ضمن چانه زنی با روسهـا جهت دریافت گاز ارزان، ظرفیتهـای اقتصادی خود را از طریق نزدیکی به اروپا افزایش و وابستگی اقتصادی اش به روسیه را کاهش دهد.
اما اوکراین برای ایالـات متحده امریکا بیشتر به لحاظ سیاسی و در عرصه رقابت جهانی با سایر قدرتهـا دارای اهمیت است. فروپاشی شوروی در آغاز دهه ۹۰، توازن قوای بین المللی را به طرز چشمگیری به نفع ایالـات متحده تغییر داد به شکلی که امریکا خود را در موقعیت ( یگانه ابرقدرت جهانی) تعریف کرد. هژمونی جهانی امریکا عامل ثابت و تغییرناپذیری نبود و به زودی دور جدیدی از تضاد و رقابت با قدرتهـای بالفعل مانند اتحادیه اروپا، روسیه و قدرتهـای در حال عروج و شکل گیری مانند چین آغاز شد که لـاجرمـ امریکا را به هماوردی و چالش با دیگر قدرتهـا در مناطق گوناگون جهان کشاند. خاطره جدالهـای نفس گیر دوران جنگ سرد با شوروی برای ایالـات متحده تداعی شد و کاخ سفید هرگز دوست ندارد یک بار دیگر به چنان موقعیتی بازگردد. لذا استراتژی تحت فشار قرار دادنِ روسیه در نزدیک ترین سرزمینهـای خودی اش را به عنوان راهی جهت محدود کردن توان نظامی- اقتصادی روس در پیش گرفته است. تلـاش برای نفوذ در ساختارهای اقتصادی- سیاسی- نظامی جمهوریهـای عضو شوروی سابق چه در آسیای مرکزی و قفقاز و چه در اروپای شرقی، هدف بلندمدت و پر مناقشه استراتژیک امریکا علیه روسیه و در سطح دیگری علیه اتحادیه اروپا بوده است و باز اوکراین در این طرح جایگاه ویژهای دارد.
ایالـات متحده تلـاش دارد تا با نفوذ در اقتصاد اوکراین هر چه بیشتر به این کشور نزدیک شود و در صورت امکان اوکراین را به عضویت پیمان نظامی امنیتی آتلـانتیک شمالی (ناتو) دربیاورد. ایالـات متحده این روند را از همان دهه ۹۰ شروع کرد و از طریق اهدای وامـ و کمکهـای مالی عظیمـ کوشیده است هر چه بیشتر اوکراین را از روسیه و اروپا جدا کرده و در مدار مالی و سپس سیاسی خود قرار دهد.
اما تلـاشهـا برای حفظ اوکراین کنونی شاید چندان نتیجه بخش نباشد، آن همـ در روسیهای که مردمـ در شرق کشور زبان و قومیت مشترک را دلیلی دو چندان برای جدایی از خاک اوکراین دیده اند. دلیلی که پایه اصلی آن اقتصاد وابسته به شوروی سابق است. همانهـا که حالـا رئیس جمهوری پوتین نامـ شهروندان بالقوه روسی به آنها داده و میگوید (اجدادشان در روسیه هستند. آنها شهروند روسیه هستند و خواست شان برای ما ارزشمند).
|
Tweet |