زمان را چه امری موهومـ بدانیمـ و چه امری حقیقی، تردیدی نیست كه تنظیمات و تقسیمات آن اعتباری است. از ثانیه گرفته تا سال، تا سالهـای جهانی كه مورد باور قایلـان به ادوار و اكوار است همه متكی به لحاظ و اعتبار آدمیان هستند. امّا همین وجه اعتباری اگر با یكی از حقایق هستی پیوند بخورد؛ عمق و معنایی الهامـ بخش خواهد یافت.
نامـ پیامبر اعظمـ(صلّی اله علیه و آله و سلّم) به رغمـ همهی تبلیغات منفی دشمنان و به رغمـ بد مسلمانی ما پیروان آن حضرت همواره خطور دهنده و تداعی بخش اخلـاق كریمه یا همان مكارمـ اخلـاق است، همچنان كه آن گرامی پس از قرآن كریمـ، برترین محور یگانگی و همبستگی امت واحدهی اسلـامـ است. رحمت و رأفت نبوی در كنار وحدت و ألفت اسلـامی از بزرگ ترین سرمایههـای اسلـامی است كه امروزه بیش از هر زمان دیگری مورد تهدید قرار گرفته است.
دشمنان قسمـ خوردهی اسلـامـ و متحجران تكفیری به ظاهر مسلمان همه در یك نقطه تلـاقی كرده و به تفاهمـ رسیده اند و آن مشوّه ساختن چهرهی رحمانی اسلـامـ و متزلزل كردن اركان همبستگی مسلمانان است. تأسی به پیامبر اعظمـ(ص) میطلبد كه ما مسلمانان همـ در رفتارهای فردی و همـ در كنشهـای اجتماعی به اخلـاق نبوی كه همان اخلـاق الهی و قرآنی است آراسته شویمـ و از هر حركتی كه به مرزبندیهـای دروغین میان امت یگانهی اسلـامی دامن میزند بپرهیزیمـ.
و البته روشن است كه همـ تخلّق به آرایههـای اخلـاقی و همـ تعلّق خاطر به پایههـای همبستگی اجتماعی بدون توفیق الهی و بدون ریشههـای عمیق و پایای درونی و ایمانی ممكن نیست. باید از عمق جان به مبدأ هستی كه منشأ روایی اخلـاق است باورداشت وگرنه بدون ایمان نمی توان اخلـاق شایسته و پایدار را انتظار كشید و نیز بدون رقّت قلبِ ناشی از توجه دایمی به خدا كه انانیت آدمی را از بُن میسوزاند نمی توان گرایشهـای همگرایانه و جمع گرایانهی جدّی و عمیق را به انتظار نشست.
آدمی اگر به جای فرو رفتن در خود و در بستههـای فكری خود ساخته در حقیقت الـاهی و در ارزشهـای دینی و معنوی ذوب شود می-تواند به دیگران نگاهی رحمانی داشته باشد. این نگاه نه تنها به همدلی ما با عمومـ مسلمانان كه به پاس داشتن كرامت انسانی همهی انسانهـا میانجامد. به تعبیر امیر مؤمنان7: مردمان دو گروهند یا برادر دینی تو یا همتای تو در آفرینش([1]) و طبعاً همه دارای حرمت و كرامت انسانی.
برای درآمدن در جرگهی اهل ایمان و برای تقرب جستن به یقین مؤمنانه هیچ راهی چون یاجز عبادت نیست: و پروردگارت را عبادت كن تا تو را یقین در رسد.([2]) و ماه رجب آغاز دورهی ویژهی عبادت و عبودیت است. ندای این الرّجبیون متوجه كسانی است كه این روزها را به جدّ میگیرند و به عبادت میگذرانند و قدمـ به قدمـ آمادهی مناجات با پروردگار خویش آن همـ از نوع مناجات شعبانیه و سرانجامـ ورود در ضیافت الهی در ماه مبارك رمضان میشوند.
در میان نسخههـای متعددی كه ادیان و مكاتب گوناگون برای رهایی آدمی از ضعفهـا، كاستیهـا، سستیهـا و آشفتگیهـا میپیچند نسخهی اسلـامی، نیل به ایمانِ توأمـ با بصیرت است كه برای احراز و تثبیت آن باید به عبادت با همهی ابعاد و انواعش روآورد. كمال اخلـاقی و همبستگی اجتماعی از كمترین دستاوردهای ایمان و عبادت است. بنگریمـ سخن دل انگیز الهی را در وصف یاران پیامبر كه در كنار مهرورزی متقابل میان ایشان به عبادت پیشگی آنان اشارتی بلیغ نموده است:
محمد پیامبر خداست و كسانی كه با اویند نسبت به كافران [= معاندان] سخت گیر و با همدیگر مهربانند. ایشان را در حال ركوع و سجود میبینی، در حالی كه جویای لطف و خشنودی خدا هستند. نشان اینان در چهرههـایشان بر اثر سجود [نمایان] است. این مَثل ایشان است در تورات، و مَثل آنان در انجیل چون كِشتهای است كه جوانهی خود را برآورده و آن را مایه داده است تا ستبر شود. پس بر ساقههـای خود استوار گردد.([3])
پینوشتها:
[1]. نهج البلـاغه، نامهی 53.
[2]. حجر 15: 99.
[3]. الفتح 48: 29.
|
Tweet |