آسیبهـای سیاسی و روانی شبکههـای اجتماعی مجازی
با رشد رسانههـای نوین، جهان وارد عصر دومـ رسانههـا شده است که بر خلـاف دوره مدرن و عصر نخست، آینده آن به طور کامل قابل پیش بینی نیست؛ زیرا در عصر دومـ رسانههـا که در آن بحث رسانههـای الکترونیک جدید، حاکمیت دارند و اطلـاعات حرف آخر را میزنند، پدیدههـا کمتر قابل پیش بینی اند (گل محمدی، 1383). رسانههـای نوین، دارای آسیبهـای بسیار مهمـ روانی و سیاسی است که میتوانند زمینه و بستر مناسبی را برای جنگ نرمـ ایجاد کنند.
الف ـ آسیبهـای روانی
در مورد آسیبهـای روانی شبکههـای اجتماعی، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد (Hassanien, Abraham, 2010):کاهش احساسات: به دلیل اینکه اغلب ارتباطات در این فضا، به صورت نوشتاری است، اغلب فاقد احساسی است که در فضای واقعی، از طریق قدمـ زدن، سخن گفتن و... به دست میآید. افراد با وجود امکانات ارتباطی در فضای مجازی، دیگر اهمیتی به کیفیت روابط نمی دهند و این مسئله، به کاهش بیشتر احساسات منجر میشود.
متن گرایی: علیرغمـ امکانات چند رسانهای موجود در فضای مجازی، هنوز همـ قسمت عمدهای از ارتباطات در فضای مجازی را ارتباطات متنی در قالب ایمیل و چت تشکیل میدهد. ارتباطات متنی میتواند شکل جدیدی از هویت مجازی را شکل دهد.
انعطاف پذیری هویتی: افراد در فضای مجازی، به دلیل نبود راهنماهای چهره ای، میتوانند بازنماییهـای متفاوتی از خود ارائه دهند.
دریافتهـای جایگزین: در ارتباطات مجازی، شما میتوانید دیوارها را بشکنید، به حوزه خصوصی دیگران وارد شوید و حرفهـایی را که حاضر نیستند، در ارتباط چهره به چهره به شما بگویند، بشنوید.
ب ـ آسیبهـای سیاسی
علـاوه بر آسیبهـای جدی شبکههـای اجتماعی مجازی در بعد روانی که به انعطاف پذیری هویتی و شکل گیری هویتهـای مجازی جدید منجر میگردد، مهمـ ترین پیامدهای سیاسی فناوریهـای ارتباطی - اطلـاعاتی، تضعیف دولتهـای ملی، اشاعه اطلـاعات سیاسی و کاهش مشارکت سیاسی افراد و گروههـاست.
همچنین کنترل اطلـاعات در عصر جدید، اهرمـ اصلی قدرت بازیگران جهانی، ملی و محلی است,.J.P ,Robinson (2004. M ,and Kestnbaum. A ,NeustaktI)
اهرمی که در انقلـابهـای رنگی در اختیار بنیاد سوروس و سازمانهـای غیردولتی و جنبشهـای دانشجویی قرار گرفت و رهبران احزاب و جنبشهـا، بیشترین بهره را از آن بردند.
دول غربی، ماهرانه با استفاده از امکانات فناوری و ارتباطات، مانند اینترنت، پایگاههـای انتقادی را علیه یک دولت سازمان میدهند. پیامـهـای کوتاه را از طریق تلفنهـای همراه/موبایل رد و بدل میکنند و مرتب قرارهای جدیدی میگذارند.
آسیب مهمـ دیگر رسانههـای نوین، تأثیر بر افکار عمومی و بسیج آن است. به گونهای که به واسطه این رسانههـا، نوعی فضای عمومی شکل میگیرد و بسیاری افراد، بیآن که یکدیگر را ببینند و تبادل نظر کنند، مانند همدیگر فکر و در نتیجه مانند یکدیگر نیز عمل میکنند. بر این اساس، از طریق تولید پیامـ، شعار و اندیشه، به شیوهای هنری و از طریق تصویر، گرافیک، صدا و موسیقی، تصورات دستکاری و بسیج میشوند و در نهایت، فعالیت سیاسی، این امکان را مییابد که با زندگی روزمره آمیخته شود (.L. W ,Bennett).
در این صورت، دیگر مانند گذشته، نیازی نیست که برای تبدیل افکار عمومی به نیروی اجتماعی و تغییر اوضاع سیاسی، به اهرمی مانند حزب سیاسی متوسل شد و اگر این تغییر در افکار عمومی پیدا شود، مردمـ در مواقع مهمـ تاریخی، خود راه را باز میکنند و احتیاجی به اعمال نیرو، فشار و زور از طریق اهرمـهـای جدا از مردمـ وجود ندارد.
افزون بر این، استفاده جنبشهـای اجتماعی جدید از شبکههـای اجتماعی مجازی، آسیب جدی دیگری را برای دولتهـا به همراه داشته است. جنبشهـای اجتماعی جدید و هویتهـای دگرخواهانه، از مهمـ ترین جنبههـای نرمـ افزاری تهدید امنیت ملی هستند. جنبشهـای نوین کنونی، اهمیت بیشتر را به هویت داده و در برابر اشکال جدید سلطه و طرد مقاومت میکنند. این جنبشهـا همچنین تلـاش دارند، تا با اشکال جدید فناوریهـای ارتباطی و تغییرات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی سازگار شوند.
به اعتقاد مانوئل کاستلز، بازیگران سیاسی، از طریق رسانههـای نوین، در بازی قدرت حضور دارند و از آن جا که اطلـاعات و ارتباطات، عمدتاً از طریق شبکه جهانی اینترنت و ماهوارههـا و خبرگزاریهـا صورت میگیرد، بازی سیاسی، به شکل فزایندهای در فضای رسانههـا صورت میگیرد (کاستلز،1380). وی همچنین به نقش فناوریهـای ارتباطی، مانند اینترنت، در عضوگیری و گسترش قدرت جنبشهـای اجتماعی اشاره میکند. شبکههـای اجتماعی، شکل اجتماعی نوینی از ارتباطات را به وجود آورده که در عین حال تودهای است؛ اما به صورت انفرادی تولید و دریافت میشود و تأثیر میگذارد. با این همه، در سراسر جهان، به ابزاری در خدمت جنبشهـای اجتماعی تبدیل میشود؛ هرچند این جنبشهـا تنها استفاده کنندگان این ابزار جدید، و سازمان ده نیستند.
جنبشهـای مذکور، باید بتوانند برای دستیابی به اهداف خود، در سه زمینه توانمندی داشته باشند: شکل دادن به هویت جمعی، متقاعد ساختن پیروان خود و بسیج آنهـا. این جنبشهـا، با استفاده از فناوریهـای جدید اطلـاعاتی، میتوانند به راحتی به هر سه هدف مذکور دست یابند. (1998 )b. B ,Bimber( ملوچی) ملوچی معتقد است که شبکههـای اجتماعی مجازی، به جنبشهـای اجتماعی، توانمندی انعکاس روشهـا و اهداف خود را به فضای عمومی داده است.
همچنین شبکههـای اجتماعی مجازی، همانند آزمایشگاهی است که جنبشهـای اجتماعی، میزان توانمندی خود را بررسی میکنند. در چنین حالتی شبکههـای اجتماعی، تنها به عنوان وسیله سیاسی عمل نمی کنند، بلکه خود به فضای سیاسی تبدیل میشوند.(B2000 ,Bimber) نیز کاربرد شبکههـای اجتماعی این امکان را به جنبشهـای اجتماعی میدهد که روشهـای سنتی بیان اعتراضات خود، همانند راهپیماییهـا، اعتراضات، شعارها و استفاده از نمادها را آسانتـر به کار برده و آنهـا را با روشهـای نمادین جدید ترکیب کنند. بر همین اساس، این جنبشهـا توانمندی بیشتری برای جذب طبقه جوان جامعه و شکل دادن به افکار عمومی دارند. با کاربرد فناوریهـای اطلـاعاتی جنبشهـای اجتماعی به استفاده از پوشش رسانهای جمعی نیازی ندارند.
از دیگر آسیبهـای سیاسی رسانههـای نوین، میتوان به رسانهای شدن فضای سیاست اشاره کرد. از دید کاستلز در جامعه کنونی، سیاست به معنای سیاست رسانههـا است. رسانههـا، پس زمینه همیشگی بازی سیاست و حوزهای عمومی هستند که در آن، قدرت به نمایش در میآید و درباره اش داوری میشود (همان). به اعتقاد وی، اگرچه سیاستمداران برای کسب قدرت سیاسی در رسانههـا، از فن ترور شخصیت، رسواگری و جنجال استفاده میکنند و این مسأله معرف خوبی برای یک جامعه دموکراتیک است، ولی باید به این نکته توجه داشت که ویژگی اصلی سیاست رسوایی و جنجال این است که همه کنشگران سیاسی شرکت کننده در آن، خود به دامـ این نظامـ میافتند و غالباً نقشهـا معکوس میشوند؛ شکارچی امروز، شکار فرداست.
ادامه دارد
|
Tweet |